دسته : حقوق
فرمت فایل : word
حجم فایل : 48 KB
تعداد صفحات : 36
بازدیدها : 391
برچسبها : منابع آزادی فلسفه سیاسی غرب آزادی در غرب
مبلغ : 10000 تومان
خرید این فایلمعرفی و بخشهایی از متن تحقیق دانلودی بررسی منابع آزادی و مبانی فلسفه سیاسی غرب
در بحث از عدالت و آزادی یکی از سؤال های شایع این بوده و هست که آیا در بین این دو مفهوم، شکل همگرایی و تنافر غایاتو اهداف وجود دارد؟ آیا این دو ارزش اصلی به هر شکلی که تعریف شوند دچار تعارض می گردند و یکدیگر را تهدید یا تحدید می کنند؟ آیا دین، عدالت را مبنای تفکیک میان آژادی و بی بند و باری می گیرد و آزادی معارض با عدالت را از بن، آزادی نمی داند و به دیگر سخن (آزادی ناعادلانه) را مفهومی متنافی الاجزاء (پارادوکسیکال) می شناسد؟
همچنین می توان پرسش نمود که این دو جمله متناقض به نظر نمی رسد: آزاد هستید که عادلانه رفتار کنید یا آزادی تا جایی است که عادلانه باشد؟
ابتدابی مناسبت نیست که نظری به تعاریف آزادی در فلسفه ی سیاسی غرب بیفکنیم. آثار و نوشته های مربوط به این موضوع آکنده از معانی متعدد هستند و به گفته ی{ آیزا برلین} دویست تعریف در این باره تاکنون مطرح شده است.
هابز در {لویاتان}، آزادی را دال بر غیبت مخالف می داند. همچنان که لاک آن را قدرتی می داند که انسان برای انجام یا احتراز از عملی خاص داراست از نظر کانت، آزادی عبارت از استقلال از هر چیز سوای فقط قانون اخلاقی است.
در فلسفه ی سیاسی غرب، مفهوم آزادی هم در مورد رابطه میان آدمیان (شهروند و حاکم) و هم در مورد شرایط کلی زندگی سیاسی بکار رفته است. دو دیدگاه کلی (ابزار وار) و (اندام وار) دولت هم درباره ی معنا و ماهیت و حدود آزادی تفاسیر جداگانه و متفاوتی عرضه نموده اند.
در دیدگاه ابزار وار دولت، آزادی به معنای فقدان اجبار و سلطه ی خارجی بر فرد تفسیر می شود که همان مفهوم آزادی منفی است. این مفهوم را به بهترین وجه می توان در رساله ی آزادی جان استوارت میل یافت. به گفته ی میل تنها آزادگی که شایستگی این نام را دارد این است که هر کس به شیوه ی خاص خودش مصلحت خویش را دنبال کند، به شرطی که به مصالح دیگران آسیبی نرساند. ...
در نسبت بین برابری و آزادی کدام یک باید مقدم شود، متفکران سیاسی نتوانستند به این پرسش پاسخ قاطع دهند، ولی حقیقت این است که تنها نظامی می تواند موفق باشد که بتواند با ایجاد تعادل بین آن دو، هیچ یک را فدای دیگری نکند. لیبرال ها در تعارض آن بدون هیچ تردیدی تقدم آزادی را برگزیده اند.آن ها آزادی را بالاترین ارزش و پایه ی تمام حقوق فرد به شمار می آورند. بنا براین پایه و اساسو شالوده ی لیبرالیسم در غرب همان آزادی فردی می باشد یعنی آزادی فردی بر همه چیز تقدم دارد.آن ها مشارکت مردمی را تحدیدی برای حریم خصوصی و به اصطلاح آزادی می دانند و ترجیح می دهند توده ی مردم در صحنه ی سیاسی حضور نداشته باشند. در واقع لیبرال ها دموکراسی واقعی را با اکراه پذیرفته اند. دموکراسی که با اسلام نزدیکی داشته باشد و مردم با آزادی تمام سرنوشت خودش را مشخص در غرب پذیرفته شده نیست آن ها راه آزادی را منحرف نموده و فقط جهت منفی استفاده می کنند. یعنی اینکه آزادی را فقط برای کسانی که بتوانند سنت های الهی را کنار گذاشته و با سرگرمی های روزانه ی خودشان به چپاول ملت ها بپردازند.
یک اصل دیگر از اوصول دموکراسی آزادی می باشد. آزادی موضوعی است که مورد احترام همه انسانهاست، البته درهیچ جامعه ای آزادی مطلق وجود ندارد و امکان پذیر هم نیست. ...
فهرست مطالب تحقیق
مفهوم آزادی
تعریف نظری آزادی
تعریف عملی آزادی
آزادی و قانون
آزادی ودموکراسی
وجوه متنوع آزادی
رویکرد مدرن به مقوله آزادی
آزادی یک ویژگی انسان شناختی
آزادی، فرایند تاریخی
انواع آزادی
آزادی منفی
آزادی مثبت
نقد آزادی منفی
نقد آزادی مثبت
آزادی یا اسارت
مفهوم آزادی در غرب
حقوق انسان و آزادی در فرانسه
نسبت بین عدالت و آزادی
تقدم آزادی بر برابری در غرب
آزادی برابر برای همه مردم
آزادی بیان درغرب
تعریف آزادی سیاسی
منابع (به صورت پاورقی)
خرید و دانلود آنی فایل